الوقت- در کشاکش جنگ روایتی جبهه غربی- صهیونیستی علیه توانمندیهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران بویژه در حوزههای موشکی و پهبادی و پدافندی که با تبلیغات گسترده و هدفمند درباره احتمال شروع جنگی جدید از سوی آمریکا و رژیم صهینیستی همراه شده است، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در راستای برنامههای سالانه خود برای بررسی میدانی توانمندیهای نظامی و ارتقا سطح آمادگی نیروها در هفتههای اخیر سلسله رزمایشهایی را برگزار کرده تا در عمل ثابت کند که نه تنها تبلیغات دشمنان مبنای واقعی ندارد بلکه هچنان توان واقعی دفاعی نیروهای مسلح ایران برای دشمن مبهم و شناخته نشده مانده است.
غرش موشکها از شرق تا غرب
بنابر اعلام خبرگزاری فارس که به نقل از «مشاهدات میدانی و گزارشهای مردمی» ذکر شده، مشاهداتی از آزمایش موشک در شهرهای مختلف کشور شامل خرمآباد، مهاباد، اصفهان، تهران و مشهد مخابره شده است. صابریننیوز نیز مدعی شد که در سراسر کشور رزمایش و تست موشکی در حال انجام است. گستره جغرافیایی این تحرکات، از غربیترین تا شرقیترین نقاط ایران را در بر گرفته و از یک سو نشاندهنده تعدد و تنوع پایگاهها و شهرهای موشکی و از سوی دیگر بیانگر قابلیت اجرای همزمان عملیات در چندین پهنه سرزمینی است.
این سطح از پراکندگی جغرافیایی، پیامی روشن برای اتاقهای فکر نظامی دشمنان دارد؛ اینکه ساختار موشکی ایران نه متمرکز، بلکه شبکهای، لایهمند و مبتنی بر اصل بقاپذیری طراحی شده است. در چنین شرایطی، هرگونه تلاش برای ضربه پیشدستانه، با پیچیدگی عملیاتی و هزینههای غیرقابل پیشبینی همراه خواهد بود. بهویژه آنکه این رزمایشها در حالی انجام میشود که فضای رسانهای منطقه مملو از گمانهزنی درباره حمله احتمالی جدید به ایران است و همین همزمانی، بر بار بازدارنده این نمایش قدرت میافزاید.
پیام محرمانگی؛ سردرگمی دشمن میان رزمایش و نبرد واقعی
در روزهای گذشته، جنجالهای رسانهای گستردهای درباره تحرکات یگانهای هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شکل گرفت؛ تحرکاتی که حتی نهادهای اطلاعاتی غربی و صهیونیستی نیز در تفسیر آن دچار ابهام شدند. اینکه این جابهجاییها بخشی از یک رزمایش برنامهریزیشده است یا آمادگی برای یک پاسخ واقعی، به معمایی امنیتی برای طرف مقابل تبدیل شد.
ابتدا وبگاه آمریکایی «اکسیوس» به نقل از سه منبع آگاه اسرائیلی و آمریکایی نوشت که مقامات تلآویو به واشنگتن هشدار دادهاند جابهجایی لانچرهای موشکی ایران میتواند پوششی برای یک عملیات پیشدستانه باشد. اظهارنظر یک منبع صهیونیستی مبنی بر اینکه «احتمال حمله ایران کمتر از ۵۰ درصد است، اما هیچکس حاضر نیست ریسک کند»، بیش از هر چیز بیانگر موفقیت راهبرد ابهامسازی ایران است؛ راهبردی که یکی از ارکان بازدارندگی مؤثر به شمار میرود.
در این چارچوب، موشکهای متنوع بالستیک از کروزها تا هایپرسونیکهای نسل جدید همچنان ستون فقرات راهبرد بازدارندگی ایران محسوب میشود. جمهوری اسلامی طی سالهای اخیر تلاش کرده با تنوعبخشی به برد، سرعت، دقت، نوع سوخت و شیوه پرتاب موشکها، موازنه وحشت را بهگونهای مدیریت کند که تصمیمگیری برای دشمن، همواره با عدم قطعیت و هراس از پیامدهای غیرقابل کنترل همراه باشد. همزمانی این رزمایشها با اخبار مربوط به سفر قریبالوقوع بنیامین نتانیاهو به آمریکا و طرح موضوع توان موشکی ایران در مذاکرات، نشان میدهد که این نمایش قدرت، بیارتباط با تحولات دیپلماتیک جاری نیست.
کابوس شهرهای موشکی؛ جنگ روایتها پس از جنگ ۱۲ روزه
آزمایشهای اخیر در حالی صورت میگیرد که شهرهای موشکی سپاه پاسداران به یکی از مهمترین کابوسهای دشمن صهیونیستی و آمریکایی تبدیل شده است.
منابع امنیتی اسرائیلی مدعیاند که ایران پس از جنگ ۱۲ روزه، بخشی از توان موشکی خود را از دست داده و هنوز به سطح پیشین بازنگشته است. آنها با ارائه ارقامی کاملاً غیرمستند از منابع نامعلوم، درباره تعداد موشکها و لانچرهای باقیمانده، تلاش میکنند تصویری تضعیفشده از توان نظامی ایران ارائه دهند. این در حالی است که منابع نظامی ایران این ادعاها را بخشی از جنگ روانی دانسته و تأکید دارند که جنگ 12 روزه، تنها بخش ناچیزی از ظرفیت دفاعی نیروهای مسلح بکارگیری شد و حتی سپاه در حملات موشکی بیشتر از نسلهای قدیمی و در حال از رده خارج شدن موشکها استفاده کرد و به اصطلاح جنگ 12 روزه صرفاً انبارتکانی بود.
اظهارات مقامات ارشد نظامی ایران، از جمله تأکید بر تداوم بیوقفه تولید تسلیحات و فعال بودن خطوط تولید موشکی، نشان میدهد که آنچه اسرائیل «فرسایش توان» مینامد، در واقع با واقعیتهای میدانی همخوانی ندارد. ابوالفضل شکارچی، سخنگوی ارشد ستاد کل نیروهای مسلح ایران، پیشتر اعلام کرده بود که پس از جنگ ۱۲ روزه «برای لحظهای خط تولید موشکهای قدرتمند ما تعطیل نشده است».
افزون بر این، تجربه سالهای گذشته ثابت کرده که شهرهای موشکی زیرزمینی ایران، نه تنها یک ابزار عملیاتی، بلکه یک مؤلفه روانی قدرتمند هستند که همواره بهعنوان کابوسی مزمن برای طراحان حمله در تلآویو و واشنگتن عمل کردهاند. رسانههای آمریکایی و صهیونیستی در سلسله گزارشهایی اعتراف کرده اند که ذخیره موشکهای رهگیر پیشرفته در جنگ 12 روزه به شدت کاهش یافته و آمریکا تا ماههای متمادی قادر به تأمین این موشکها برای رژیم نیست.
در چنین فضایی، رزمایشهای اخیر را باید پاسخی عملی به تلاش دشمن برای القای ضعف و فرسایش دانست؛ پاسخی که هدف آن، بازتعریف موازنه و یادآوری این نکته است که هرگونه خطای محاسباتی، میتواند هزینهای بهمراتب سنگینتر از جنگ ۱۲ روزه برای سرزمینهای اشغالی در پی داشته باشد.
آمادگی از آسمان، زمین و دریا؛ بازدارندگی چندلایه
رزمایشهای موشکی اخیر را نمیتوان جدا از سایر ابعاد آمادگی نظامی ایران تحلیل کرد. همزمان با تحرکات موشکی، یگانهای پدافندی، پهپادی، دریایی و زمینی نیز در وضعیت آمادهباش و تمرین عملیاتی قرار دارند؛ امری که نشاندهنده رویکرد «بازدارندگی چندلایه» در دکترین دفاعی ایران است. این رویکرد بر این فرض استوار است که تهدیدات آینده، ترکیبی و چندبعدی خواهند بود و پاسخ به آنها نیز باید همزمان از آسمان، زمین و دریا صورت گیرد.
در این چارچوب، تقویت شبکه پدافند هوایی، افزایش توان کشف و رهگیری، توسعه ناوگان پهپادی رزمی و شناسایی، و حفظ آمادگی نیروهای دریایی در خلیج فارس و دریای عمان، مکمل توان موشکی تلقی میشود. پیام این آمادگی جامع بهویژه متوجه اسرائیل و حامی اصلی آن، ایالات متحده آمریکا است؛ پیامی مبنی بر اینکه هر سناریوی تجاوز، نه با یک پاسخ محدود، بلکه با واکنشی چندساحتی و پرهزینه مواجه خواهد شد.
در مجموع، آنچه در قالب رزمایشهای اخیر سپاه به نمایش درآمد، صرفاً یک مانور نظامی نبود، بلکه بخشی از یک پیام راهبردی روشن است: توان موشکی و دفاعی ایران نه تنها تضعیف نشده، بلکه با قدرت در حال توسعه است و هرگونه خوشخیالی درباره امکان تکرار یک درگیری محدود، میتواند به بحرانی بزرگتر و کنترلناپذیرتر از گذشته منجر شود.
